نویسنده در جست و جوی یافتن پاسخی برای سوال زیباشناسی چیست؟ نخست به شرح پیوند تنگاتنگ خودمختاری زیباشناسی و عقل گرایی میپردازد. سپس با بررسی اندیشههای کانت و هگل نشان میدهد زیباشناسی چطور از تحلیل حکم ذوقی به فلسفه هنر مبدل شد. آنگاه از پیدایش مدرنیته و چرخش زیباشناسی فلسفه (نیچه)، چرخش سیاسی زیباشناسی (مارکس، لوکاچ، آدورنو و ...) و چرخش فرهنگی زیباشناسی در قرن بیستم (هابرماس، گودمن، دانتو و ...) با خواننده سخن میگوید. سرانجام نویسنده با کاوشهایش آشکار میکند که هنر و فلسفه چه رابطه نزدیک اما پرتنشی با یکدیگر دارند.